والفتح

یادداشت‌های گاها روزانه یک خبرنگار

والفتح

یادداشت‌های گاها روزانه یک خبرنگار

والفتح

بنده درقضایای تاریخ اسلام این مطلب را مکررا گفته ام:چیزی که امام حسن مجتبی علیه السلام را شکست داد نبودن تحلیل سیاسی در مردم بود. مردم تحلیل سیاسی نداشتند...همه که بی دین نبودند.
رهبرانقلاب72.8.12

طبقه بندی موضوعی


بسم الله

در ذیل نکاتی پیرامون رفتارشناسی سیاه بازی و شومنی چند شب پیش محمود صادقی و رسانه های اصلاح طلب حامی اش با نظر به این که قوه قضاییه چه کار دیگری میتوانست انجام دهد متذکر می شویم:


1-  اول پیرامون صدور حکم جلب برای محمود صادقی باید گفت با توجه به اینکه ایشان شاکی خصوصی داشته و چندین بار احضاریه از سوی دادگاه برایشان ارسال شده بود ولی از قانون تمکین نکرده و در دادگاه حاضر نشده بودند، روال قانونی صدور حکم جلب است. اما در مورد اینکه ایشان چون نماینده مجلس هستند مصونیت قضایی دارند هم حرف گزافه ایست چرا که تصریح قانون و استفساریه شورای نگهبان بر این قانون می گویند که در حیطه ی انجام وظایف نمایندگی، نمایندگان مجلس مصونیت دارند و لذا اگر نماینده ایی در طول دوره نمایندگی اش جرمی مرتکب شد که ربطی به امور نمایندگی مردم ندارد باید با او برخورد شود.


2-  دوم در مورد اینکه حق با محمود صادقی ست و قوه قضاییه در این مورد مجرم و مفسد است باید گفت که از مجموع توضیحات مسئولان قوه قضاییه و قوانین مالی ناظر بر قوه قضاییه این حرف نمی تواند صحیح باشد و اما با فرض صحت ادعا باید گفت آیا نحوه بررسی فساد در یکی از مهم ترین قوای موجود در نظام اسلامی که به نوعی آبروی نظام در گرو عملکرد صحیح آن قوه است اینگونه باید باشد؟ آیا اگر فسادی هم بود باید از مجاری قانونی موجود بررسی میشد یا اینکه این گونه در بوق و کرنا میشد که حتی ضد انقلاب حقیر هم از آن سوء استفاده کنند؟ آیا مبارزه با فساد در کشور با بی اعتماد کردن مردم به نظام فرق نمی کند؟ آیا اگر در راس این قوه به جز شخص آیت الله صادق لاریجانی یکی از اصلاح طلبان بود هم همینگونه برخورد میکردند؟ باید گفت که بررسی فساد در دستگاه های تصمیم ساز در نظام نباید مایه ی بی اعتمادی مردم شود و همچنین دستمایه ی ضد انقلاب حقیر خارج نشین گردد. البته این به معنای مصونیت قوا از تحقیق و تفحص و مبارزه با فساد نیست بلکه تاکیدی ست بر فسادزدایی بر مدار قوانین موجود به صورتی که به دلیل خطای یکنفر یا چند نفر به آبروی نظام اسلامی و به طبع آن اسلام عزیز خدشه ای وارد نشود.



3-  سوم در باب اینکه قوه قضاییه به جای جلب محمود صادقی باید پاسخ سوال های او را میگفت تا مردم آگاه شوند باید گفت که در نکته اول توضیح داده شد که حکم جلب صادقی به دلیل تهمت و افترا به رئیس قوه قضاییه نبوده است بلکه دلیل اصلی شکایت شاکیان خصوصی از جمله یک نماینده مجلس و دانشجویان مظلوم بورسیه بوده است. اما در مورد پاسخ گفتن باید گفت که پاسخ ها چندین بار و به طرق مختلف گفته شد گرچه به نظر میرسد کافی نبوده و احتیاج به شفاف سازی بیشتری از سوی مسئولان دستگاه قضا می باشد ولی به نظر می رسد محمود صادقی و برنامه ریزان این بازی دقیقا می خواستند قوه قضاییه در زمین پاسخگویی های مکرر و فرسایشی بازی کند تا بتوانند چند ماهی شاید هم چند سالی حواس جامعه را با این بازی از موضوعات اساسی مانند معیشت، برجام، اشتغال، رکود و... پرت کنند فلذا این گونه پاسخگویی هیچ مشکلی را حل نمیکرد بلکه به عمق یافتن نقشه شوم آنان می انجامید. این تجربه از رفتارشناسی اصلاح طلبان و دولت از ابتدای انتخاب روحانی به ریاست جمهوری کاملا مشهود است و در موضوعاتی مانند بورسیه و دکل نفتی و ... مشاهده شد که با پاسخگویی های فرسایشی در مقابل تهمت ها و افتراهای این جماعت تنها چیزی که عاید نظام میشود یکسری شبهات رفع نشده در ذهن مردم و بی اعتمادی به نظام است.


4-  چهارم اینکه اگر دقت کنیم مدل رفتاری اصلاح طلبان و حامیان فتنه سال هشتاد و هشت در این چند سال گویای همه ی نقشه شوم آنها برای نظام می باشد. از ابتدای این دولت آنها سعی در متهم کردن افرادی کردند که در نظر مردم معتمد بودند و تمام قد در مقابل فتنه های معاصر در این نظام ایستاده بودند. اصلاح طلبان در این میان گوشه چشمی هم به رقبای انتخاباتی خود داشته اند و با تمام قدرت این افراد را متهم کرده اند.راهکار اتهامات کور در شرایطی تجویز شده بود که اینان با تکیه بر نیمچه قدرت خود در این سه سال و اندی و ایجاد حاشیه امن از پاسخگویی به جویدن ریشه های نظام که اصل اعتماد متقابل مردم و مسئولین است میپرداختند. و دراین فقره فتنه اخیر هم روی این مسئله حساب کرده بودند که قوه قضاییه بازی آنها را به هم زد.


5-  و پنجم اینکه برخورد قاطعانه قوه قضاییه لازم بود و همه باید بدانند و بفهمند که از قانون نمیتوان فرار کرد ونمیتوانند برای خود و حامیانشان منطقه امن درست کنند همانطور که رهبری چند سال قبل تذکر صریحی در این باب دادند که هیچ کس در نظام اسلامی و در جمهوری اسلامی ایران حاشیه امن ندارد و باید پاسخگوی اعمال و رفتار خود باشد. البته این گونه برخورد های قوه قضاییه باید جامع تر و سریع تر شود و با برنامه ریزی دقیق جلوی سوء استفاده های احتمالی دشمنان داخلی و خارجی را بگیرد تا اعتماد مردم به نظام بیش از پیش شود.


*منتشر شده در:

+شبکه خبر دانشجویان البرز

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ آذر ۹۵ ، ۱۲:۴۰

بسم الله

عبدالعلی پور در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاری دانشجو، گفت: رفتارهای امروز محمود صادقی و اصلاح طلبان حامی اش در عدم تمکین از قانون و قوه قضاییه ادامه همان قانون گریزی فتنه سال ۸۸ است. اصلاح طلبان همواره نشان داده اند که در مقابل قانون حاضر به تمکین نیستند و هرجایی که قانون به نفع آن ها نباشد با هوچی گری و شلوغ کاری رسانه ای در مقابل آن قانون ایستاده و مجریان قانون را متهم می کنند.


وی افزود: امروز محمود صادقی افتخار می کند که از قانون گریخته و به خانه اش پناه برده است. آیا این فرار از حکم قانونی جای افتخار دارد؟


عضو شورای مرکزی بسیج دانشجویی دانشگاه آزاد کرج تصریح کرد: چند ماهی است که محمود صادقی و حامیانش با بی اخلاقی تمام به متهم کردن افراد گوناگون اصرار می ورزند و بدون سند و مدرک به اتهام زنی و جوسازی رسانه ای خود ادامه داده اند در این میان از دانشجوهای مظلوم بورسیه که در این دولت حقشان پایمال شد تا رئیس قوه قضاییه ای که منصوب رهبریست از گزند این بی اخلاقی اصلاح طلبان در امان نبوده اند.


عبدالعلی پور ادامه داد: آیا این که ما نماینده مجلس هستیم باعث می شود که با بی اخلاقی و بی تقوایی به رواج بی اعتمادی به ارکان نظام بپردازند و از قانون فرار کنند؟ آیا منظور از قانون مداری اصلاح طلبان این است؟

 

وی افزود: اصلاح طلبان و بویژه امثال محمود صادقی و پزشکیان و عارف که خود را به عنوان سردمدار جریان اصلاح طلبی در حال حاضر معرفی می کنند همواره ثابت کرده اند که در موضوعات اساسی جامعه مانند معیشت، اشتغال، رکود، برجام و... سکوت کردن را انتخاب می کنند؛ ولی در جایی که یکی از اعضای بی تقوایشان در برابر قانون قرار بگیرد تمام قد به میدان آمده و حتی قانون را هم زیر پا می گذارند.


عضو شورای مرکزی بسیج دانشجویی دانشگاه آزاد کرج تصریح کرد: نکته جالب رفتار این چند روز اخیر محمود صادقی حمایت بی چون و چرای رسانه های ضد انقلاب از اوست که جای سوال دارد که این حمایت چرا انجام می شود؟ محمود صادقی چه آبی به آسیاب ضد انقلاب ریخته است که آنها این گونه از او حمایت می کنند؟


عبدالعلی پور در آخر باید از اصلاح طلبانی چون پزشکیان و صادقی پرسید شما اگر به فکر مردم هستید؛ چرا در موضوعاتی مانند تصادف اخیر دو قطار و شهادت زائران امام حسین(ع) در حله موضع گیری نکردید؟ اگر شما پرچم مبارزه با فساد را بلند کرده اید در مورد کرسنت و فساد هشت هزار میلیاردی چرا سکوت کردید؟


+خبرگزاری دانشجو


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ آذر ۹۵ ، ۲۰:۴۱


بسم الله

اوایل دهه 70 بود که طرح جدید دشمن در استحاله از درون جمهوری اسلامی کلید خورد و آن طرح شعار "اسلام رحمانی" در مقابل "اسلام ناب محمدی" امام خمینی بود.

 

در همان سال ها و دولت اصلاحات محسن کدیور اصول ده گانه اسلام رحمانی را تئوریزه کرد و این شعار با این سبک و سیاق به شدت در کشور مطرح شد. البته عبدالکریم سروش نیز در این میان با اجرای طرح حافظ پژوهی که فرمان اجرای آن در سال 71 از لندن صادر شده بود، با هدف تنزل ادبیات عرفانی ایرانی-اسلامی در پیاده سازی اسلام رحمانی در سطح جامعه اسلامی نقش پررنگی ایفا می کرد.

 

اسلام رحمانی با هدف ایجاد فضای مناسب جهت نفوذ، تامین ایدئولوژیک اپوزوسیون، لیبرالیزه کردن فرهنگ ایرانی-اسلامی، کنترل نفوذ اسلام ناب و انقلاب اسلامی در جهان، پشتیبانی فکری از گفتمان سازش با استکبار، به گوشه راندن اسلام سیاسی و مقاومت اسلامی در منطقه و استحاله حکومت بر مبنای دین در ایران اجرا می شد.

 

در این میان و در اردوگاه اصلاحات، سیاستمدارانی از استاد دانشگاه تا رئیس جمهور، پیاده نظام این طرح بودند؛ به عنوان مثال جلایی پور ، از چهره های افراطی اصلاح طلب می گوید: دغدغه و هدف دوم فعالان دانشجویی، ترویج و غنا بخشیدن به گفتمان مردم سالاری و اسلام رحمانی است.

 

 

رئیس دولت اصلاحات در همان دوران به آموزش و پرورش تاکید می کرد که «مدارس ایران معرف چهره ی اسلام رحمانی باشند»

 

محسن کدیور در همان سال ها اعتراف کرد که این پروژه با اسم اسلام رحمانی شکست خورده است و باید فکری جدید برای ارائه این چهارچوب در جامعه داشت. البته کدیور تا سال 88 و برپایی فتنه، در روزنامه های زنجیره ای به نوشتن مقالات تشکیکی علیه مبانی و متون فقهی می پرداخت و پس از برپایی آتش فتنه به خارج از کشور گریخت و به اپوزوسیون خارج نشین پیوست.

 

کدیور در رونمایی از اسلام رحمانی خود در سخنرانی نیمه شعبان در مرکز فرهنگی اسلامی ایرانیان اوکلند در دوم مرداد 1389 می گوید: «اسلام رحمانی» لائیسیته مدل فرانسوی را -که به دینداران در حوزه عمومی اجازه استفاده از ظواهر دینشان را نمی دهد- غیرعادلانه می داند. نوعی سکولاریسم عینی معتدل- نزدیک به تجربه آمریکا- امری قابل دفاع است و اسلام رحمانی با چنین سکولاریسمی مشکلی ندارد.

 

پس از افول تبیین اسلام رحمانی در دولت های نهم و دهم با روی کار آمدن دولت یازدهم و نفوذ مجدد اصلاح طلبان در فضای مدیریت کشور انگار خون تازه ای به کالبد پوسیده این جریان انحرافی تزریق شد.

 

حسن روحانی، رئیس جمهور در دیدار مسئولان نظام و شورای کشورهای اسلامی با رهبر انقلاب در ۷ مرداد ۹۳ می گوید: «برای حل معضلات راهی جز وحدت دنیای اسلام، تبیین اسلام رحمانی و فاصله گرفتن از جمود و تحجر نداریم.»

 

معصومه ابتکار طی سخنانی می گوید: «از ابتدا انجمن اسلامی در آمریکا و اروپا همزمان با تاسیس در ایران  نیز شکل گرفت و فراتر از اعتقادات دینی شیعی با نگرش اسلام رحمانی فعالیت می کرد.»

 

با این سخنان بود که جریان سازش با استکبار که خواب رفته بود، بیدار شد و فهمید که برای ادامه فعالیت خود نیازمند بازمهندسی فکری است. این بازمهندسی گاه با ادبیات آکادمیک از نظریه سازانی چون سریع القلم، صادق زیباکلام، حسن روحانی و معصومه ابتکار و گاهی با سبک و سیاق فقهی توسط محسن کدیور و مجتهد شبستری صورت می پذیرد.

 

همزمان با شروع دوباره ی پروژه منحوس اسلام رحمانی بود که رهبر انقلاب در دیدار ماه رمضان با دانشجویان(20/4/1394) به شدت در مقابل اسلام رحمانی موضع گیری کردند: «گاهی یک شعارهایی داده میشود، شعارهای به‌ظاهر اسلامی که باطناً اسلامی نیست؛ از جمله‌ی چیزهایی که اخیراً خیلی رایج شده و انسان می‌شنود در نوشته‌ها و در گفته‌ها، «اسلام رحمانی» [است]؛ خب، کلمه‌ی قشنگی است، هم اسلامش قشنگ است، هم رحمانی‌اش قشنگ است؛

 

امّا یعنی چه؟ تعریف اسلام رحمانی چیست؟ خب، خدای متعال، هم رحمان و رحیم است، هم «اشدّالمعاقبین» است؛ هم دارای بهشت است، هم دارای جهنّم است. خدای متعال، مؤمنین و غیر مؤمنین را یک‌جور به حساب نیاورده؛ اَفَمَن کانَ مُؤمِنًا کَمَن کانَ فاسِقًا لا یَستَوون.(۷) اسلام رحمانی که گفته میشود، قضاوتش در مورد مؤمن، در مورد غیر مؤمن، در مورد کافر، در مورد دشمن، در مورد کافرِ غیر دشمن چیست؟ همین‌طور پرتاب کردن یک کلمه بدون عمق‌یابی، کاری است غلط و احیاناً گمراه‌کننده. بعضی‌ها که در حرفها و نوشتجات و اظهارات این تعبیر «اسلام رحمانی» را به کار میبرند، انسان مشاهده میکند و خوب احساس میکند که این اسلام رحمانی یک کلیدواژه‌ای است برای معارف نشئت‌گرفته‌ی از لیبرالیسم، یعنی آن چیزی که در غرب به آن لیبرالیسم گفته میشود. البتّه تعبیر لیبرالیسم و عنوان لیبرالیسم برای تمدّن غربی و فرهنگ غربی و ایدئولوژی غربی هم تعبیر غلطی است؛ چون واقعاً آنها نه لیبرالند، نه اعتقاد به لیبرالیسم به معنای واقعی کلمه دارند؛ ولی خب حالا یک اصطلاحی است لیبرالیسم.

 

اگر اسلام رحمانی اشاره‌ی به این است، این، نه اسلام است، نه رحمانی است؛ مطلقا. تفکّر لیبرالیستی از تفکّر اروپای قرن هجدهم و نوزدهم -یعنی زیربنای فکری اومانیستی که نفی معنویّت و خدا و مانند اینها است- سرچشمه میگیرد.

 

چون خدایی نیست، پس سلیقه‌ای است؛ چیزهای بشری این‌جوری است؛ حتّی در حقایق علمی و حقایق آزمایشگاهی، شما ببینید سلیقه‌ها چقدر مختلف است. امروز یک تشخیصی را در مورد یک مادّه‌ای میدهند که مثلاً برای فلان بیماری یا برای فلان مشکل، مفید است؛ چند صباح بعد باز هم دانشمندانی اعلام میکنند که نخیر، این مفید نیست، مضر است! یعنی کارهای غیر مستند به وحی الهی، در معرض خطا و اشتباه و دوگونه اندیشیدن و اینها است. پس تفکّر وقتی خدایی نشد، سلیقه‌ای است؛ سلیقه‌ای که شد، آن‌وقت ارزشها بر اساس منافع گروه‌های قدرتمند تعریف خواهد شد.»

 

«امروز یک چیزی به نام ارزش آمریکایی وجود دارد؛ می‌شنوید در حرفهای آمریکایی‌ها، [میگویند] ارزشهای آمریکایی، ارزشهای ما. بنیان‌گذاران آمریکای مستقل، در قرن هجدهم که آمریکا از استعمار انگلیس خارج شد و به‌عنوان یک کشوری در آن‌طرف دنیا خودش را معرّفی کرد -همان کسانی که آن‌وقت بودند، جرج واشنگتن و دوروبری‌هایش و جانشینانش- ارزشهایی را گذاشتند؛

 

اسم اینها ارزشهای آمریکایی است. خود آن ارزشها در مقام ارزیابی، خیلی‌هایش چیزهای مشکل‌داری است؛ همان چیزهایی است که منتهی میشود به این وضعیّت جهان‌خوارگی امروزِ نظام سلطه؛ لکن همان ارزشها -همان چیزهایی‌اش هم که مثبت است، همان چیزهایی‌اش هم که خوب است- امروز در جامعه‌ی آمریکایی نظام سیاسیِ آمریکای امروز، به فراموشی سپرده شده. بنده یک‌وقتی چندسال پیش، یک مطالعه‌ای میکردم بر روی حرفهای همین حضراتی که از دویست‌سال پیش، دویست و خرده‌ای سال پیش، به‌اصطلاح بنیان‌گذارانِ آمریکایند -حرفهایی که آنها زدند و منشوری که آنها تدوین کردند به‌عنوان منشور آمریکایی و ارزشهای آمریکایی- و تطبیق میکردم با رفتارهای حضرات امروز، دیدم خیلی‌هایش نقض شده است. به ذهنم رسید همان‌وقت که جا دارد کسی این را به رخ ملّت آمریکا بکشد که این ارزشهایی که شما میگویید اینها است، اینها امروز در رفتار دولت آمریکا و رژیم ایالات متّحده‌ی آمریکا وجود ندارد؛ حالا، همانی که هست. اگر این اصطلاح «اسلام رحمانی» اشاره‌ی به یک‌چنین چیزی است که خب، این صددرصد غلط است.

 


اگر منظور از اسلام رحمانی این است که ما به همه‌ی موجودات عالم با چشم رحمت نگاه کنیم، با چشم مودّت نگاه کنیم، این هم درست نیست؛ این هم خلاف قرآن است. صریح قرآن، ناطق برخلاف این حرف است. بله، محبّت و مودّت و مَعدِلت(۸) را مخصوص مسلمانها نمیداند؛ میگوید شما که توانایی دارید، نسبت به غیر مسلمان هم بایستی با مودّت و مَعدِلت رفتار کنید، به شرطی که با شما دشمنی نکرده باشند و دشمنی نخواهند بکنند. امیرالمؤمنین در آن خطبه‌ی معروف [میفرماید] : بَلَغَنی اَنَّ الرَّجُلَ مِنهُم کانَ یَدخُلُ عَلَی المَرأَةِ المُسلِمَةِ وَ الاُخری‌ المُعاهِدَة؛(۹)

 

بعد در آخرش حضرت میفرماید که جا دارد که انسان مسلمان از این غصّه دق کند؛ چرا دق کند؟ برای اینکه سپاه معاویه بر زنان غیر مسلمان -زنان «معاهَد»، یعنی مسیحی یا یهودی‌ای که در ذمّه‌ی اسلام زندگی میکند- وارد شدند و به او اهانت کردند و مثلاً دستبندش را و زیورآلاتش را از دستش کندند و بردند. حضرت میگوید از این غصّه انسان باید دق کند. بله، نسبت به غیر مسلمانی که دشمنی نمیکند، این است. قرآن میگوید: لا یَنهکُمُ اللهُ عَنِ الذَّینَ لَم یُقاتِلوکُم فِی الدّینِ وَ لَم یُخرِجوکُم مِن دِیارِکُم اَن تَبَرّوهُم وَ تُقسِطوا اِلَیهِم؛(۱۰) [کسانی که] کافرند امّا به شما دشمنی نکردند و دشمنی نمیکنند، با اینها نیکی کنید، با اینها قسط و عدل به‌کار ببرید؛

 

امّا از آن طرف میفرماید که «اَلا تُقاتِلونَ قَومًا نَکَثوا اَیمنَهُم وَ هَمّوا بِاِخراجِ الرَّسولِ وَ هُم بَدَءوکُم اَوَّلَ مَرَّة»؛(۱۱) با آن کسانی که عهدشکنی میکنند، به بر هم زدن کانون زندگی شما و پیغمبرتان همّت میگمارند و آنها شروع کننده‌اند به دشمنی، میخواهید مبارزه نکنید؟ این آیه‌ی قرآن است؛ با خطاب عتاب‌آمیز و گلایه‌آمیز یا ملامت‌آمیز میگوید: اَتَخشَونَهُم؛ از اینها میترسید؟ بعد میفرماید: فَاللهُ اَحَقُّ اَن تَخشَوه؛ اگر راست میگویید، اگر مؤمنید، از خدا باید بترسید، نه از این کسان. خب، این هم قرآن است. اگر معنای اسلام رحمانی این است که ما با دشمنانی که علیه اسلام، علیه ایران، علیه ملّت ایران، علیه پیشرفت ایران دارند تلاش میکنند و از هیچ کوششی فروگذار نمیکنند، بایستی با چهره‌ی محبّت‌آمیز، با دل صاف و پاک برخورد کنیم، نه، این اسلام نیست. این‌جور معارفِ من‌درآوردیِ خودساخته را من توصیه نمیکنم، امّا به معارف واقعی اسلامی توصیه میکنم. تشکلّهای دانشجویی، روی معارف اسلامی کار کنند. کتاب هم کم نداریم؛ کتاب خیلی داریم. یک‌روزی ما ناچار بودیم فقط به کتابهای شهید مطهّری ارجاع بدهیم -البتّه آن کتابها باز هم همچنان در قلّه است و خیلی باارزش است- امّا امروز غیر از آنها هم کتابهای زیادی داریم؛ [دانشجویان] میتوانند شیوه‌ها و روشهای مطالعاتی انتخاب بکنند، مطالعه کنند، کار کنند، بحث کنند، جلسه‌ی خطابه بگذارند، به‌اصطلاح کنفرانس بگذارند، میزگرد بگذارند؛ یعنی سطح را [بالا ببرند]. یکی از الزامات این است.»

 

پس از روشنگری رهبر انقلاب بود که طراحان و مجریان اسلام رحمانی به دنبال یک شعار جدید و پوسته ای جدید برای طرح شان افتادند.

 

در محیط آکادمیک به نظر می رسد که این دانشگاه آزاد است که شروع به ترویج اسلام رحمانی با نام جدید «صلح و سلام» کرده است.

 

در 24 شهریور 1394 طه هاشمی، معاون فرهنگی دانشگاه آزاد اعلام کرد که:  «صلح و سلام» شعار دانشگاه ازاد اسلامی است و برنامه هایی تحت عنوان این شعار پایه ریزی شده است و این برنامه ها قرار است نگاه جامعه را به اسلام عوض کند و صلح و دوستی که در اسلام وجود دارد را معرفی کند.

 

پس از این سخنان و در مهرماه 1394 بود که افتتاحیه مجموعه همایش ها و کارگاه های سراسرس «صلح و سلام» در دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران غرب با حضور معاون حقوقی و امور بین الملل وزیرامور خارجه سید عباس عراقچی و مسئولین دانشگاه آزاد برگزار شد.

 

در این مراسم داداندیش، رئیس واحد تهران غرب و دبیر این جشنواره می گوید: «طرح "صلح و سلام"، طرح بسیار جامعی است که در شورای راهبردی فرهنگی و اجتماعی دانشگاه آزاد اسلامی تصویب شده و به دنبال تربیت انسان های صلح جو است.»

 

 شباهت شروع گفتمان «صلح وسلام» با «اسلام رحمانی» قابل توجه است؛ به عنوان مثال در این مراسم طه هاشمی معاون فرهنگی دانشگاه آزاد نیز همچون سروش به تبیین جایگاه حافظ می پردازد و میگوید: حافظ در اشعار خود مستقیما به موضوع صلح پرداخته است و از منظر قرآن، دین و مذهب به صلح نگاه کرده است...آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است/ با دوستان مروت با دشمنان مدارا، اگر ما همین بیت را سرلوحه گار خود قرار دهیم بسیاری از منازعات و کشمکش ها وجود نخواهد داشت.

 

پس از این جشنواره، برگزاری همایش و سخنرانی در تبیین «صلح و سلام» در واحد های دانشگاه آزاد سراسر کشور در دستور کار قرار گرفت. به نظر می رسد پس از سلسله همایش ها و جشنواره ها و تئوریزه کردن «اسلام رحمانی» در قالب «صلح و سلام» حال جریان پشت پرده این پروژه نیاز به ایجاد پیاده نظام در سطح دانشگاه دارند؛ لذا به ایجاد کانون های صلح و سلام رو آورده اند. در همین راستا رئیس پژوهشکده علوم اجتماعی و اسلامی دانشگاه آزاد مهدی مطهرنیا، یکی از افرادی است که جهت پیاده سازی این چهارجوب در دانشگاه آزاد انتخاب شده است.

 

مطهرنیا در همایش صلح و سلام که با میزبانی کانون دانشجویی بدون مجوز «صلح و سلام» در دانشگاه آزاد کرج برگزار شد، با اظهاراتش پرده از پشت پرده این جریان را بیش از پیش برای ما روشن کرد و در خصوص اینکه گفتمان "صلح و سلام" به دنبال چیست؟ گفت: «گفتمان صلح وسلام به دنبال چیست؟ این واژه های صلح و سلام به چه گستره ای بر می گردد؟ از منظر نظریه تضاد صلح در برابر جنگ قرار می گیرد، جنگ بارزترین وجه خشونت است، خشونت که پیش می آید، این خشونت انباشته شده در افراد و جماعت های مختلف به شیوه های مختلف بروز پیدا می کند. امروز داعش محصول یک خشونت انباشته شده است و سوء استفاده از خشونت انباشته شده در فضای گفتمانی انقلاب اسلامی در ایران است.»

 

مطهرنیا پس از متهم کردن گفتمان انقلاب اسلامی در تشکیل داعش، در بخش دیگری از سخنانش با زیر سوال بردن جریان مقاومت اسلامی گفت: «متاسفانه به تنها چیزی که می بالیم گفتمان مقاومت است.»

 

با کنار هم قرار دادن تکه های پازل «اسلام رحمانی» و جریان «صلح و سلام» در دانشگاه آزاد اسلامی و سخنان مسئولین این طرح همچون طه هاشمی و مطهر نیا می توان به این واقعیت رسید که کانون های «صلح و سلام» اسب تروای جریان «اسلام رحمانی» در این دانشگاه هستند و به دنبال تئوریزه کردن وادادگی در مقابل استکبار و سازشکاری در مقابل ظلم در قالب "اسلام رحمانی و "صلح و سلام" هستند.


منتشر شده در:


*خبرگزاری دانشجو +

*خبرنامه دانشجویان ایران +

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ خرداد ۹۵ ، ۰۹:۱۸